سوغاتیها و بافتنی های پسرم
سلام پسر نازم
امروز می خوام عکسهای لباسهایی که برات بافتم رو بزارم البته خیلی وقته تموم کردم ولی وقت نمی کردم عکساشونو برات بزارم.البته پسرم خیلی ناشی بودم اولین بارم بود که لباس می بافتم.اونقدر ناشی بودم که بابایی بهم می گفت که امکان نداره بتونم تمومشون کنم.اگه هم بد باشه ببخش. انشالله دفعات بعد جبران می کنم.
اینهم کتی که عمه جون زیبا برات بافته و از شمال برات فرستاده. دست گلش درد نکنه.
از کاموای کت اضافه مونده بود که منم برات شال و کلاه بافتم.
اینهم عکسهای عسل مامان
اینم عکست خونه ی عمه معصومه من
اینجا هم اماده شدی بریم مهمونی
عزیزم باباجان رفته بود مسافرت به ترکیه خونه ی عمو علی من.از اونجا برات کلی سوغاتی اورده بود.
اینهم عکس سوغاتیات:
البته همشون فعلا برات بزرگن. خودم به بابا جون گفته بودم بزرگش و بگیره چون لباس واسه این سنت زیاد داری.دست گلش درد نکنه .
شیر مردم امیدوارم همشونو به سلامتی تنت کنی. و همیشه شاد باشی.
یه عالمه بوووووس برای عشق کوچولوم