پیشرفتهای گل پسری
سلام به پسر عزیزتر از جانم
عزیز دل مامانی از وقتی که از شمال برگشتیم یکم ارومتر شدی. گریه هات کمتر شده بدون ماشین سواری هم می خوابی.
از اول 5 ماهگی دیگه کامل بر روی شکم برمی گردی و تلاش می کنی سینه خیز بری خیلی کم می تونی جلو بری وقتی می بینی بیشتر نمی تونی بری غر می زنی و بعدش هم گریه.....
وقتی باهات حرف میزنم با صدا می خندی خودتو برام لوس می کنی که بغلت کنم. ماشالله خوش اخلاقی به همه می خندی بغل همه میری.
همش دوست داری کنارت باشیم اگه تنهات بذاریم گریه می کنی خیلی گردش رو دوست داری هر کس رو ببینی که چادر یا روسری بسته گریه می کنی که بغلت کنه و تو رو هم ببره.
عزیزم غذا هم می خوری فرنی و اب سیب و ماست با دوشاب رو خیلی دوست داری ولی اب غذا هارو نمی خوری چیزهای شیرین دوست داری.
الیا بعد خوردن فرنی.....
الیار خونه ی عمه رقیه ی من.......
مهمونی رفتن خوشگل مامان
خوردنی های الیار بالام......
هر وقت سوار رورورکت می کنم فرمانشو می خوری
16د مهر تولد خاله دنیا بود.اینهم عکست با کیک. اصلا از کیک چشم برنمی داشتی
عکس پسر نازم خونه ی خاله مهناز من....این عکست رو پسر خاله اراز درست کرده
اینهم عکس زیباترین خنده دنیا
قربون خنده هات برم. پسرم امیدوارم همیشه شاد و خرم باشی.