تولد یکسالگی الیار

شايد خدا تو را به خاطرِ اين به من داد

كه هم وزن معصوميتت دوستت داشته باشم

شايد بايد باهم

بعدهاي بعد از اين

بخنديم و برقصيم

رهاي رها

شايد به خاطر ِ اين تو يك تكه از من شدي كه

خدا به من اجازه داد

تكه هاي احساسم را در تو تكثير كنم.

راستي خبر داري ؟

مادرت شاعرك ِ باراني ِ گرميست

از تبار احساس...

جانكم ، دلتنگي هايم را ببوس

تا تمام ِ گريبانم بوي تو را بگيرد.

تا

نقش لبهاي كودكانه ات با طعم ِ مبهم ِ دنياي يك نفره ات

روي پوستم بماند.

يك تكه از من كه نامش دل است

ديوانه وار

دارد تو را هر روز عاشق تر ميشود.

من تصميم گرفته ام خبر ِ آمدنت را به رخ ِ تمام ِ تاريخ بكشم.

مي خواهم تو را در مزرعه ي احساسم بكارم

تا باران بي دليل از ابر نبارد.

مي خواهم خدا را ببوسم

كه تو را در من خلاصه كرد.

ميخواهم رج هاي غصه هاي خنده دارم را بشكافم

و شادي انتظار تو را ببافم

يا صورتي يا آبي

مي خواهم به تو عادت كنم.

عزیزم تولد یک سالگیت هزاران بار مبارک

الیار جونم جشن تولد روز یکشنبه 6 اردیبهشت برگزار شد.

اینهم تزیینات تولد باب اسفنجیت که همه کار خودمه

اینهم از پذیرایی مون که از میوه وشرینی و.....متاسفانه فراموش کردم عکس بگیرم

برگه یادگاری

الیار جون که قبل اومدن مهمونا شاد و سرحال بود......

اینهم کیک باب اسفنجی

متاسفانه بعد اومدن مهمونا الیار خیلی اذیت کرد همش در حال گریه بود چون یه سرما خوردگی کوچولو هم داشت که بعد اومدن مهمونا حالش بدتر شدو تب هم کرد

اصلا نمیذاشتی ازت عکس بگیرم در همه عکسات در حال گریه ای یا اخم کردی.

دوستای الیار جون از راست(اراز , الیار ,ملیکا , محیا , ترنم ,علیسان)

اینهم کادوی من و بابایی(بیمه عمر)

سه چرحه کادوی مامان جون و بابا جون,ماشین هم کادوی عزیز و اقا جون

اینهم کادوهایی که بقیه مهمونامون برات اورده بودن

 پیراهن ابی رو ناهید خانوم(مادر شوهر دختر عمه ام)تاب و شلوارک رو حمیده خانو و بهاره جون, پیراهن قرمز رو دختر عمه سودا,شلوار لی رو خاله زهرا, ماشین رو دختر خاله لیدا, شلوارک نارنجی رو عمه ناهید زحمت کشیده بودن.

صندلی کودک رو خاله مهناز , کلبه کودک رو خاله مهدیه اورده بودن

اینم کادوی خاله دنیا

عمه زیبا و عمه رباب هم به حسابت پول واریز کرده بودن.

کبری انا و مادر شهناز و عمه رقیه و ارسلان اینا, علیسان ایناخانوم حکیم زاده و خیرانسا خانوم پول اورده بودن.

دست گل همشون درد نکنه خیلی زحمت کشیده بودن

 الیار جونم امیدوارم صد ساله شی.  همیشه تنت سالم و شاد و سرزنده باشی و خدای مهربونم همیشه پشت وپناهت باشه عسلم.

               من و بابایی عاشقتیم