خاطرات سیزده بدر و مسافرت شمال
سلام عزیز دل مامان بازم بابت تاخیر در نوشتن معذرت می خوام.اخه فقط یک روز به تولدت مونده و منم مشغول تدارکات تولدتم و سرم خیلی شلوغه.
پسر گلم 11فروردین برای عروسی اقا رضوان برادر مهین خانوم(دوست خانوادگیمون) تو تالش دعوت بودیم.10 فروردین با عزیز اینا و عمه رباب اینا و عمه زیبا اینا راهی شمال شدیم.شبش که رسیدیم تالش رفتیم خونه ی مامان مهین خانوم.شب رو هم اونجا موندیم.از شانس ما روز عروسی هوا بارونی بود و عروسی هم تو حیاط خونشون بود با اینکه داربست بسته بودن با این حال هوا خیلی سرد بود من به خاطر شما زیاد داخل خونه بودم اخه می ترسیدم سرما بخوری با این حال خیلی خوش گذشت.براشون ارزوی خوشبختی دارم.
بعد تموم شدن عروسی به بندر انزلی حرکت کردیم یک روز هم خونه ی عمه جون زیبا موندیم و بندر انزلی رو هم گشتم.
اینهم عکس الیار بالام خونه ی عمه زیبا
الیار بالام در بازار منطقه ازاد بندر انزلی
روز سیزده بدر هم به خونه کوه مهین خانوم اینا تو جاده خلخال دعوت بودیم .خیلی جای با صفاییه ولی چون ییلاقه همیشه سرده ولی خدا رو شکر روز سیزده بدر اب و هواش عالی بود با خیال راحت شما رو هم بیرون می بردم.
اینهم جاده خلخال الیار در حال رانندگی
غروب سیزده بدر هم دریا رفتیم
پسر گلم از دریا می ترسیدی و همش گریه می کردی
شام هم خونه پدر شوهر مهین خانوم رفتیم. بعد شام با عمه زیبا اینا و عمه رباب اینا خداحفظی کردیم و اونا رفتن بندر انزلی عمه زیبا به خونه ی خودش و عمه رباب اینا هم قرار بود فرداش به تهران حرکت کنن. ما هم خونه مهین خانوم اینا رفتیم و شب رو اونجا موندیم صبح بعد صبحانه به طرف شهر خودمون حرکت کردیم.
الیار بالام در حال خوردن صبحانه خونه ی مهین خانوم اینا